از بادگيرهای بندرعباس چه باقی مانده است؟
دريانيوز: اگر سال ها پيش به بندرعباس سفر می کرديد، با تصويری از دريا، سواحل شنی، خانه هايی با بادگيرهايی از سنگ و ساروج روبرو می شديد که مردم اين سرزمين را خنک نگه می داشتند. اما امروز آن تصوير جای خود را به مراکز خريد مدرن و آپارتمانهايی با پنجره های جيوه ای و کولر های گازی داده است.

آنچه از بادگيرهای بندرعباس باقی مانده، تنها ۴۱ عدد ماکت در اتاق آقای مسعود درگاهی است، هنرمند ۴۳ ساله اهل بندرعباس که خاطره هوای خنک بادگيرها در روزهای کودکی اش، او را به بازسازی اين پديده که بتدريج از چهره شهرهای ايران حذف می شود، جلب کرده است. او برای تحقيق و ثبت اين بادگيرها به بندر لافت، بندر لنگه، پل و ... سفر کرده و با ساختن ماکتهايی از روی دريافتهای خود سعی در زنده نگه داشتن آنها داشته است.
بادگيرها اتاقهای مستطيل شکلی به پهنای ۳ تا ۵/۳ متر با دريچه هايی بسيار برای جريان و تهويه هوا بوده اند که از سنگ و ساروج و بعدها از آجر ساخته می شده اند. چوبهايی به نام چندل (که ريشه هندی دارند)، مقاوم در برابر رطوبت، بصورت افقی اين بناها را در برگرفته اند، که به عنوان پله برای تعويض ساليانه کاهگلهای بام، استفاده می شدند.
بسياری از اين بادگيرها را با نقوش اسليمی، گچبری کرده اند که از نظر آقای درگاهی ظرافت و زيبايی اين نقش و نگارها که ريشه مذهبی دارند با توانايی مالی خانواده ها، ارتباط مستقيم داشته است.
انگيزه ساخت اين ماکتها را از مسعود درگاهی جويا شدم
فکر می کردم فراموش شده اند و شاهد تخريب روزافزون آنها در اين دوران بوده ام. ساختمانهايی که امروزه به جای بادگيرها ساخته می شوند، ريشه در اين سرزمين ندارند، با آب و هوای اين منطقه سازگار نيستند و رابطه انسان را با طبيعت قطع کرده و او را روحا بيمار می کنند. 
در گذشته مردم شناخت بهتری از بادهای فصلی داشتند و با بنای ساختمانهای پيچيده اين بادگيرها، تنها با استفاده از طبيعت بادهای فصلی، محيطی مطبوع برای زندگی به وجود می آوردند. اين انگيزه ای شد که تحقيق کنم. وقتی شروع به کار کردم هدفم ساخت اين تعداد ماکت نبود ولی خب غرق کار بودم و به آدرس هر بادگيری که پيدا می کردم، می رفتم و عکس می گرفتم. دوستان و آشنايان من هم هر بادگيری می ديدند، مرا با خبر می کردند. اين بود که به اينجا رسيد و ۴۱ بادگير ساختم.
با ساخت اين ماکتها سعی در زنده نگه داشتن خاطره ها و حفظ بخشی از تاريخچه اين سرزمين داشته ام.
اين ماکتها را در بندر عباس به نمايش عمومی گذاشتيد، برخورد بازديدکنندگان با آنها چه بود؟
به نظر من تجربه خوبی بود. در نمايشگاه بسياری از بازديد کنندگان را به دوران کودکيشان بازگردانده و خاطره هايشان را دوباره زنده کرده بود. آنها از بين ماکتها بادگيرهای خانه های خودشان را پيدا می کردند و اين ماجرا برای من خيلی جذاب بود.
در منزلتان اتاقی پر از ماکت بادگير ديدم که همه آنها کاملا با هم متفاوتند، اين تفاوتها به چه معنی هستند و تقسيم بندی اينها چگونه اند؟
بضاعت مردم نقش مهمی در شکل اين بادگيرها و ارتفاعشان داشته، بعضی از بادگيرها خيلی کوتاهند، اين به اين معنی است که صاحبان آنها با هر چه که داشتند بادگير کوتاهی درست کرده اند. بادگيرهای بزرگ هم می بينيد، برای مثال در بندر لنگه خانه ای با هفت بادگير وجود داشته، ولی اکثر خانه های اين منطقه بيشتر از يک بادگير نداشته اند.
در بندرعباس به دليل شرجی هوا بيشتر بادگيرها يک طرفه بودند، در صورتی که در مناطق خشک تر از بادگيرهای چهار طرفه استفاده می شد.
در بسياری از مواقع، بادگيرهای سواحل جنوبی ايران با بادگيرهای کويری اشتباه گرفته می شوند. بادگيرهای سواحل جنوب ايران، دارای ارتفاعی کوتاه اند در صورتی که بادگيرهای کويری بلندترند و با به جريان انداختن هوا بر روی قناتهای آب، باعث از بين رفتن خشکی هوای کوير می شوند.
در حقيقت حدود ۳۰ سال پيش شهر بندر عباس و همه شهرهای جنوبی، خانه های بادگيری داشته اند. ولی در اين چند روز که در بندر عباس بودم به جز ماکتهای شما، يک بادگير هم نديدم، در صورتی که بندر لافت هنوز معماری بادگيری اش نمايان است .
نمايان بودن اين بادگيرها در بندر لافت به اين دليل است که ميراث فرهنگی بادگيرهای لافت را ثبت کرده و از تخريب اين ساختمانها جلوگيری می کند. اما اگر دقت کنيد، خواهيد ديد که امروزه از کاراييشان استفاده نمی شود، مثلا از آنها به عنوان آشپز خانه استفاده می کنند. از وقتی که کولر و دستگاههای خنک کننده آمده از بادگيرها عملا استفاده نمی شود.
درست است. نمونه ای را خودم ديدم که دقيقا همانطور که شما می گوييد، انباری شده و وسائل اضافی اهالی منزل در آن چيده شده بود. حتی دريچه اش را بسته بودند و چيزی از اصل آن باقی نمانده بود. در همين بندر عباس، شهری که در آن زندگی می کنيد، چند باد گير باقی مانده؟
طبق تحقيق من، ۳ تا ۴ بادگير ديگر باقی مانده که در محله های قديمی اينجا هستند. در حال حاضر کمی بيشتر از سالهای اخير به آنها اهميت می دهند. ميراث فرهنگی بعضی ها را ثبت کرده و توانسته آنها را تا حدودی حفظ کند.
از بادگيرهای حقيقی بگذريم و برگرديم به ماکتهای شما. مواد به کار رفته در ماکتها ی شما چيست؟
از يک سری مواد مصنوعی مثل چوب پنبه ،پلاستيک و چند ماده شيميايی ديگر استفاده کرده ام که در اين آب وهوا ماندگاری بيشتری دارند.
حالا شما می خواهيد با اين اتاق پر از بادگير چه کنيد؟ سرنوشت اين ماکتها چه می شود؟
قرار بر اين بود که ميراث فرهنگی اين ماکتها را برای بازديد عموم در موزه نگهداری کند که به نظر من در حد حرف بوده، چون مدت دو سال است که اين ماکتها را در خانه نگهداری می کنم. فضای منزل من را پر کرده اند و من نمی توانم کار جديدی شروع کنم.
بسياری برای نمايشگاه های مختلف سراغ اين ماکتها را گرفته اند ولی من مايل نيستم که در هر نمايشگاهی شرکت کنم، برای مثال از امارات آمدند که اين ماکتها را در نمايشگاهی به عنوان تاريخچه امارات بگذارند، آنها معتقدند که اصل اين بادگيرها متعلق به آنجا بوده ولی من فکر می کنم که اين جزئی از تاريخچه ماست و نمی توان آنرا به راحتی در اختيار ديگران قرار داد تا تاريخچه ای برای خود بسازند .
مثال خوبی هستيد از کسی که بدون مدرک دانشگاهی توانسته کاری انجام دهد که شايد کسانی که تحصيلات آکادميک دارند هم قادر به انجام آن نباشند. شما اين فن را چگونه آموختيد؟
می توان گفت که با يک بازی شروع شد. در گذشته، کوچه های اينجا خاکی بودند و بعد از بارندگی گلی می شدند که من از اين گلها استفاده می کردم و مجسمه می ساختم. 
آخرين کارتا ن همين بادگيرها هستند؟
خير، آخرين کارم يک مجسمه بزرگ فلزی در بازار بزرگ بندر عباس است، دو جحله که در داخل هم قرار گرفته اند. نمی دانم جحله را می شناسيد يا نه؟
کوزه ای که قبلا برای خنک نگه داشتن آب از آن استفاده می شد و امروز به عنوان يک ساز هم از آن استفاده می شود.
درست است ولی به شکل امروزی و مدرن آن. در واقع نزديک به مدت پنج ماه روی آن کار کردم.
آيا واقعااين بادگير ها برای استفاده مردم، جايی در معماری امروز دارند؟ يا اينکه جای آنها فقط درموزه هاست؟
خب به نظر من اگر با معماری امروزی ترکيب شود، می توان حداقل ۳ تا ۴ ماه از سال از آن بهره برد و در زمستان دو ماهی که هوای اينجا سرد می شود دريچه هايش را بست.
به نظر من جذاب ترين خصوصيت آنها اين است که از برق استفاده نمی کنند و از طبيعت اين باد را دريافت می کنند.
بله، در واقع رابطه شما را با طبيعت قطع نمی کنند بلکه به نظر من حتی پيوند هم می دهند، فضای بسته ساختمانهای امروزی را ندارند و درست نيست که به همين سادگی کنار بروند.
منبع : bbc